نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 

سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا امدی و تنها از دنیا خواهی رفت بگذار عظمت عشق را درک نکنی زیرا انقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 15:10 | |







می نویسم یادگاری  تابماند روزگاری 

گرنباشم روزگاری  خطم بماند یادگاری  


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 17:34 | |







زندگی چیست؟

 

اگر خنده است چرا گریه می کنیم؟

اگر گریه است چرا خنده می کنیم؟

اگر مرگ است چرا زندگی میکنیم؟

اگر زندگی است چرا می میریم ؟

اگه عشق است چرابه آن نمیرسیم؟

اگه عشق نیست چرا عاشقیم؟؟؟


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 16:40 | |







کاش از اول میدونستم مال دیگرونی ...

کاش از اول میفهمیدم توبا من نمیمونی ...

کاش از اول میدونستم تو سهم من نمیشی ...

کاش از اول میفهمیدم که تو از عشق من گریزونی ...

از فکر وقلبم تو نمیری که به همین زودی ...

تو اون فرشته ی پاکی که فکر میکردم نبودی ...

میدونم هر جا که هستی  با هر کسی نشستی ...

به راحتی فراموشم میکنی تو به زودی ...

این همه عاشق بودم تو نفهمیدی ...

با تو صادق بودم تو نفهمیدی ...

کاش از اول میفهمیدم تو مغروری ...

کاش میدونستم از دنیایی مقدوری ...

کاش اروم اروم از قلب من میرفتی ...

که دروغایی شیرینی به من نگفتی ...


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 16:16 | |







 

خسته تر از انم که گمان میکنی ...

شکسته تر از انچه به نظر می رسم ...

ابری تر از نگاه غمگینم...

بارانی تر از چشمانم نمناکم...

ایستاده ام... مرده ای با چشمان خشک شده به راه ...

پای رفتن نیست ...شوق پیمودن در من پژمرده...

از همه دلگیرم ...

از همه خسته ام ...

از محبتهایی زورکی ...

از خندهایی الکی ...

از دشمنی های پنهانی ...

از همه چیز خسته ام...

 


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 15:42 | |







باید بارها با خودت تکرار کنی این جمله را تا یادت بماند که

گاهی ماندن در رفتن است


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 15:37 | |







 

از خودم میپرسم

چرا من عاشقت شدم

ولی تو دل ندادی

تا الان جواب را پیدا نکردم


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 15:44 | |







سخت است ببازی

                           تمام احساس پاکت را

وهنوز نفهمیده باشی

                            اصلا دوستت  نداشت

 


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 15:33 | |







 

به امید اون صبحی

که وقتی بیدار میشی

 خودشو بغل کرده باشی /نه/ یادشو


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 15:24 | |







شکست خورده

نمیدانم چرا تلخ است گفتارم

چرا میگویم از سختی

چرا می نالم از تنهایی دنیا

چرا اشکم ز تنهای است

نمی دانم نمی دانم

نمیدونم چرا میسوزم از غربت

چرا میترسم از صحبت با مردم

چرا از همنشینی ها گریزانم

چرا تنها وحیرانم

نمی دانم نمی دانم


[+] نوشته شده توسط علی رب رب در 16:49 | |



صفحه قبل 1 ... 6 7 8 9 10 ... 13 صفحه بعد